شیرینی زبان زابلی: گنجینهای از لطافت و موسیقی
زبان زابلی، یکی از گویشهای اصیل و کهن ایرانی، به دلیل آهنگین بودن و واژههای شیرینش، همواره مورد توجه ادیبان و زبانشناسان بوده است. این گویش که در مناطق زابل، زاهدان و بخشهایی از شرق ایران رواج دارد، آمیختهای از ظرافتهای زبان فارسی دری و اصالت فرهنگ سیستانی است.
لطافت و موسیقی در واژگان
واژههای زابلی غالباً با حروف نرم و آهنگین همراهند و همین ویژگی، به گفتار زابلیها حالتی آهنگین و دلنشین میدهد. برای مثال، عبارت “چِش مهربون” (چشم مهربان) یا “دِلِ گرم” (دل گرم) با تلفظی نرم و کشیده ادا میشود که شنونده را مجذوب خود میکند. حتی اصطلاحات محلی مانند “سوتهدل” (دلسوخته) یا “شیرینزبان” (خوشصحبت) نیز از همین شیرینی بهره میبرند.
تأثیر فارسی دری و فرهنگ سیستانی
زبان زابلی ریشه در فارسی دری دارد و بسیاری از واژههای آن یادآور اشعار کهن فارسی هستند. این گویش، همچنین تحت تأثیر فرهنگ پهلوانی و مهماننوازی مردم سیستان قرار گرفته و بههمین دلیل، عبارات محبتآمیز و احترامآمیز در آن بسیار پرکاربردند. بهعنوان مثال، خطاب کردن دیگران با عباراتی مانند “جانم”، “برار” (برادر) یا “خانُم” نشاندهندهٔ صمیمیت و ادب در گفتار زابلیهاست.
شیرینی زبان زابلی در ادبیات و ضربالمثلها
ضربالمثلها و اشعار محلی زابلی نیز سرشار از زیبایی و شیرینی کلام هستند. مثلاً این بیت از یک ترانهٔ محلی زابلی:
“زابلِ ما، شهرِ مهربونِه / آب و هواش همیشه خوشگلِه”
یا ضربالمثل معروف: “زبانِ شیرین، مارو هم از لونه بیرون میاره” که اشاره به تأثیر کلام نرم و دلنشین دارد.
جمعبندی
شیرینی زبان زابلی نهتنها در واژگان و تلفظ، بلکه در اصالت فرهنگی و عاطفهٔ نهفته در کلام آن است. این گویش، همچون آینهای از تاریخ و روحیهٔ مردم شرق ایران، همواره زنده و جذاب باقی مانده و زیباییهای خود را در گفتار روزمره و ادبیات شفاهی به نمایش گذاشته است.